اگر تنها کمی به خوشنویسی علاقهمند باشید ممکن است هر روز تصاویری را ببینید که در آن اثری از خوشنویسی در سبکهای مختلف به نمایش گذاشته شده است. این سبکهای خوشنویسی از کجا آمده است؟ چهطور و در کجا پیشرفت کرده است؟ چه افرادی نیروی محرکه پیشرفت و توسعه خوشنویسی بودهاند؟ چه خوشنویسی فارسی و چه غیرفارسی، تماماً ریشهای اصیل دارند و در این پست به طور خلاصه میخواهیم برگهای از تاریخ خوشنویسی غربی را خیلی سریع ورق بزنیم و آگاه شویم چگونه خوشنویسی در گذر تاریخ با روح و روان بشر آمیخته شده است.
از زمانی که انسانها شروع به صحبت کردند، صداهای خود را با ایما و اشاره تکمیل کردند. نوشتن نوعی نسخهای دیگر از این حرکات است، راهی برای اینکه این حرکات و اشارهها بتوانند در حافظهها ذخیره و در جایی ثبت شوند. هزاران سال پیش انسانها از هر چه دم دست داشتند برای نوشتن استفاده میکردند، یا ابزاری که معمولاً دارای نوکتیز بودند برای خراشیدن و حکاکی کردن و یا عصاره گیاهان که بهعنوان مرکب برای نوشتن از آنها استفاده میشد. امروزه با ابزار بسیار متنوعی میتوان خوشنویسی کرد. از مداد و خودکار معمولی گرفته تا نوک فلزی، قلم پر، قلم نی، براش، ماژیک، گچ، خودنویس و …
در عصر تکنولوژی و اطلاعات ما شدیداً به حروف و کلمات وابستهایم. از این کلمات برای انتقال اطلاعات، توصیف افکار و اندیشههایمان، انتقال فرهنگها، تبلیغات و کسبوکار، آگاهی سازی و … استفاده میکنیم. امروزه در معرض فونتهای بسیار متنوعی قرار گرفتهایم که میتوانند در سریعترین زمان و با کمترین خطا بر روی انواع و اقسام سطوح چاپ شوند. با این که فونتهای دیجیتال هرگز جایگاه خوشنویسی با دست را نخواهند گرفت اما خوب است بدانیم پیدایش فونتها نیز بدون خط و خوشنویسی ممکن نبود. باید بدانیم اگر خط یکی از مهمترین اختراعات بشر است پس خوشنویسی نیز که بخش جداییناپذیر خط است سهم قابلملاحظهای در پیشرفت و توسعه آن دارد.
ریشه کلمه خوشنویسی (calligraphy) از کلمه یونانی καλλιγραφία است که از دو کلمه “زیبایی” و “نوشتن” تشکیل میشود؛ بنابراین با توجه به معنی لغوی خوشنویسی میتوان گفت خوشنویسی به معنای “نوشتن کلمات به شکلی زیبا” و یا به طور خلاصهتر به معنای “نگارش زیبا” است.
هر جامعهای از جمله شرق آسیا، جنوب آسیا، آمریکا، آفریقا، اروپای غربی، جوامع اسلامی و خوشنویسی فارسی تاریخ مخصوص خود را دارند که هر یک اصالتی برای خود دارند. این پست در مورد تاریخ خوشنویسی غربی است که حدودا به 2000 سال پیش باز میگردد.
خوشنویسی اروپای غربی
منظورمان از خوشنویسی غربی، خوشنویسی در جهان غرب است که بیشتر حروف لاتین در آن استفاده میشود. تغییر و تحولات بسیار زیادی در جهان غرب رخ داده است که اینگونه امروزه میتوانیم سبکهای مختلفی از خوشنویسی را در آثار خود به کار ببریم. قبل از اینکه وارد دنیای خوشنویسی شویم باید بدانیم حروف الفبای لاتین چگونه ابداع شد.
گفته میشود اولین الفبای غربی در حدود 1200 سال قبل از میلاد در فنیقیه تکامل یافت. این الفبا در قرن هشتم قبل از میلاد توسط یونانیها اقتباس شد. بهتدریج فرم نوشتاری آنها به اتروسکها (مردمانی که در ایتالیا باستان زندگی میکردند) و سپس به رومیها رسید. تمامی حروف الفبای بعد از آن از اصول خط رومی سرچشمه میگیرد. میتوان گفت خط رومی اساس و پایه خوشنویسی غربی است.
تاریخ الفبای لاتین
فنیقیها (چهارده قرن پیش از میلاد مسیح) به گمان بسیار قوی، نخستین کسانی بودند که افتخار ساختن الفبای حقیقی را دارند؛ اختراعی که تحول عظیمی در خط ایجاد کرد چه الفبای یونانی و چه لاتین ریشه در الفبای فنیقی دارد و از آنجا که الفبای سایر کشورهای اروپایی مشتق از این دو الفبا است (یعنی الفبای یونانی و لاتین)، میتوان گفت که خاستگاه خطوط ملل اروپایی، فنیقی است.( البته الفبای فنیقی نیز ریشه در هیلوگراف مصری دارد که قدمت آن حدوداً به 3000 سال پیش از میلاد باز میگردد). یونانی ها در حدود 900 سال قبل از میلاد این الفبا (الفبای فنیقی) را پذیرفتند و شروع به تغییر و تکامل در آن کردند. دنیای الفبا و خوشنویسی غربی اینچنین اغاز شد.
در قرن هشتم قبل از میلاد، به دلیل بحران های جمعیتی (قحطی، ازدحام و غیره)، رکود، نیاز روزافزون به مراکز تجاری و بنادر جدید و اخراج از سرزمین خود پس از جنگ، یونانیان شروع به اسکان در جنوب ایتالیا کردند. مهاجرت یونانیان در سراسر دریای مدیترانه و دریای سیاه روز به روز بیشتر میشد. آنها با مهاجرت گسترده خود به جنوب ایتالیا، نام یونان بزرگ را به آن مناطق اختصاص دادند. یونان بزرگ (Magna Graecia) نام منطقهای ساحلی در ایتالیای جنوبی در ناحیهٔ خلیج تارانتو است، که مهاجرنشینان یونانی بهطور گسترده در آن سکونت داشتند. این مهاجرنشینان از سدهٔ هشتم پیش از میلاد بر پایهٔ تمدن هلنی شکل گرفتند و تأثیر فرهنگی زیادی بر منطقه داشتند. همین تأثیر فرهنگی در الفبا و فرم نوشتاری آن زمان هم نفوذ کرده بود.
قبل از مهاجران یونانیان، اتروسکها در ایتالیا قدرت زیادی داشتند. اتروسکها مردمانی بودند که در سرزمین اتروریا در غرب و مرکز ایتالیا (امروزه شهرهای لاتزیو، توسکانی و آمبریا را شامل میشود) ساکن بودند. اتروسکها تقریباً از 900 سال قبل از میلاد در ایتالیا زندگی میکردند (برخیها آنها را بومی همان مناطق و برخی مهاجرانی از آناتولی میدانند) و حدوداً 4 قرن حکومت ایتالیا را بر عهده داشتند.
ابوئیها (مردمان جزیره بزرگ اوبوئا در یونان) از الفبای خود که ریشه در الفبای فنیقی دارد، در مستعمرههای خود در ایتالیا بهخصوص در شهرهای ایشیا و کوما در منطقه کامپانیا در خلیج ناپل استفاده میکرند. همسایگی با مستعمرات یونانینشین باعث تأثیر پذیرفتن اتروسکها از فرهنگ و البته الفبای یونانی شد. در همان زمان اتروسکها آغاز به ایجاد یک سیستم نوشتاری برگرفته از الفبای ابوئی کردند که در یونان بزرگ (همان سواحل جنوبی ایتالیا که یونانیهای زیادی سکونت داشتند) مورداستفاده قرار میگرفت. اولین نمونههای شناخته شده از نوشتههای اتروسکی کتیبههایی هستند که در جنوب اتروریا یافت شدهاند که به حدوداً سال 700 قبل از میلاد بازمیگردد. (اولین الفبای اتروسکی در بر روی یک لوح پوشیده از در شهر مارسیلینیا در ایتالیا کشف شد که قدمت آن به 700 سال قبل از میلاد بر میگردد و دارای 26 حرف نیز میباشد). به این صورت بود که الفبای یونانی به ایتالیا منتقل شد.
الفبای اوسکان نیز بعدها در کامپانیا با ریشه گرفتن از الفبای اتروسکی تقریباً در 500 سال پیش قبل از میلاد (تقریباً همزمان با سرنگونی حکومت پادشاهی روم) رایج شد که تغییریافته و شکل دیگری از الفبای اتروسکی بود.
با اینکه روم از اتروسکیها جدا شده بود و تنشهای زیادی هم با آنها داشت اما تحتتأثیر تقریباً تمام جنبههای فرهنگ اتروسکی بود مثل حقوق و سیاست های نظامی و البته الفبای لاتین. شاید بتوان گفت احتمالاً مهمترین رخداد در تاریخ خوشنویسی غربی، تأثیر گرفتن رومیها از الفبای اتروسکها میباشد.
به تمام خطوطی که در سالهای 700 قبل از میلاد تا 100 سال قبل از میلاد در ایتالیا شکل گرفت و رایج شد، خط ایتالیک کلاسیک (Old Italic Script) گفته میشود که الفبای اتروسکی مهمترین و مشهورترین عضو آن است. چرا که تمدن اتروسکیها مهمترین قبیله در ایتالیا در آن زمان بوند و غنیترین فرهنگ را داشتند. اتروسکها تأثیر بسیار چشمگیری در شکلگیری فرهنگ و تمدن رومیها داشتند. تمدن اتروسکها زیربنای شکلگیری خط لاتین به شمار میرود.
دگرگونیهای قدرتهای منطقه در نیمه اول سده پنجم پیش از میلاد جایگاه اتروسک ها را رو به افول برد. ابتدا کارتاژ، متحد آنها از یونانیها شکست خورد و چند سال بعد هییرو، اتروسکها را شکست سختی داد و باعث شد رومیان تازه از راه رسیده، شهرهای لاتیوم و کامپانیا را از چنگ آنها درآورند. رومیان هم یک به یک شهرهای اتروسک ها را زیر پرچم خود میکشیدند تا اینکه در سده سوم پیش از میلاد اتروریا به تصرف روم درآمد. پادشاهان اتروسکی زیادی تا آن زمان در روم حکومت میکردند تا این که در سال 509 قبل از میلاد آخرین پادشانه اتروسکی از قدرت برکنار شد و حکومت پادشاهی روم به حکومت جمهوری روم تغییر یافت. این یکی از مهمترین اتفاقات در تاریخ روم به شمار میرود.
همانطور که توضیح دادیم الفبای لاتین ریشه در الفبای اتروسکی دارد و الفبای اتروسکی نیز از الفبای ابوئی (یا الفبای کومانی) برگرفته شده است. الفبای لاتین latin alphabet یا الفبای رومی roman alphabet مجموعهای از حروفی است که در واقع توسط رومیان باستان برای نوشتن زبان لاتین استفاده میشد. در واقع الفبای لاتین شبیه به همان الفبای اتروسکی بود که برای نوشتن زبان لاتین (زبانی است که توسط مردم لاتیوم در ایتالیا صحبت میشد که بهمرور با قدرت گرفتن جمهوری روم به زبان رایج ایتالیا تبدیل شد) مورداستفاده قرار میگرفت و چنین بود که اسم آن به الفبای لاتین تغییر پیدا کرد. همچنین به دلیل اینکه توسط رومیها استفاده میشد نام آن را الفبای رومی نیز گذاشتند. الفبای لاتین در طول حکومت روم چندین بار دچار تغییر شد.
الفبای لاتین به سه بخش کهن، قدیمی و کلاسیک تقسیمبندی میشود. الفبای لاتین کهن نشئتگرفته از همان الفبای اتروسکی است که در قرن پنجم قبل از میلاد شکل گرفت. حدوداً در قرن سوم قبل از میلاد الفبای لاتین قدیمی شکل گرفت که البته شکل جدیدتری از نسخه قبلی بود و در نهایت پس از فتح یونان توسط روم در اواخر قرن اول پیش از میلاد جدیدترین شکل الفبای رومی شکل گرفت. پس از سدهٔ یکم پس از میلاد در الفبای لاتین قواعد زیباییشناسی ویژهای پدیدار گشت. این امر نخست در کتیبهها و سپس با تغییرات جزئی در کتب تحقق پیدا کرد.در این الفبا 23 حرف وجود دارد (تمام حروف انگلیسی به جز u,w,j) که امروزه پس از 2000 سال هنوز از آنها بهعنوان حروف بزرگ استفاده میشود.
خط لاتین با افزایش قدرت و فتوحات روم به فراتر از اروپا گسترش پیدا کرد و برای نوشتن زبانهای بومی آمریکایی، استرالیایی و آفریقایی نیز مورداستفاده قرار گرفت. در اواسط قرن هفدهم بود که تمام 26 حرف الفبا به طور کامل در کنار هم قرار گرفتند.
تا به اینجا در رابطه با تاریخ شکلگیری حروف الفبای لاتین صحبت کردیم. تقریباً میتوان گفت تا قبل از میلاد مسیح، حروف الفبا بود که تغییروتحول بسیار زیادی داشت اما بعد از میلاد مسیح بهتدریج خوشنویسی توسط رومیان شروع به پیدایش کرد و این آغاز دنیای خوشنویسی غربی است.
قبل از ادامه بهتر است سبکهای خوشنویسی غربی را بر اساس تاریخ به سه گروه زیر تقسیم کنیم.
- دوران باستان
- اواخر قرون وسطی
- دوره مدرن
اکنون تغییرات و تحولات خطوط لاتین را در این دوران بررسی میکنیم.
1. دوران باستان
در قرن اول میلادی، رومیان چندین خط را توسعه دادند. یکی از آنها خط شکستهای بود که برای مکاتبات استفاده میشد. یا بر روی یک لوح پوشیده از موم خراشیده میشد و یا با قلمهای چوبی بر روی پاپیروس نوشته میشد که old roman cursive نام داشت. همچنین خطوط Roman capital و Rustic Capital و همچنین Greek unical نیز در قرن اول میلادی ظهور پیدا کردند. خط old roman cursive بهاحتمال اولین سبک از خوشنویسی در دنیا است. خط roman cursive old (خط رومی شکسته قدیمی) در اوایل قرن اول میلادی بهعنوان دستخط رایج آن زمان محسوب میشد که در نوشتن نامه، نوشتن حسابهای تجاری توسط بازرگانان، دانشآموزان مدرسهای که الفبای لاتین را یاد میگرفتند و حتی نوشتن دستورها توسط امپراتوران استفاده میشد. بعد از قرن سوم و اوایل قرن چهارم شکل جدیدتری از خط شکسته رومی بهعنوان roman roman cursive new با تغییرت جزئی شکل گرفت که تا حدوداً قرن هفتم استفاده میشد.
خط trajan alphabet در حدود سال 114 میلادی برگرفته از نقش و نگارهای ستون تراژان پدیدار شد. حروفی که بر روی ستون تراژان حک شده بود از دیرباز الهامبخش بسیاری از هنرمندان و دانشجویان حروف بوده است
خط rustic capital و سپس imperial capital نیز در همان قرن اول شکل گرفتند. در خط rustic capital حروف بزرگ نسبت به imperial capital کمی گردتر و با زاویهدارتر خوشنویسی میشدند. البته تفاوت دیگر آن با imperial capita این است که حروف بسیار بههمچسبیده خوشنویسی میشدند. خط rustic تا اوایل قرن چهارم خوشنویسی میشد و اما خط imperial که توسعه بیشتری پیدا کرد در اواخر قرون وسطی الهامبخش خط ایتالیک و سپس کاپرپلیت بود که امروزه نیز طرفداران بسیار زیادی دارند.
در قرن چهارم فرم لوکستری برای کتیبهها بهعنوان Square Capital پدیدار شد که طبیعتاً ریشه در خط imperial capita دارد. نسخه رسمیتری از این خط Roman square capitals بود، اما از نسخه خط شکسته برای نوشتن سریعتر و غیررسمی استفاده میشد. از Roman square capitals بیشتر برای نوشتن کتیبهها و کمتر برای دستخط روزمره استفاده میشد که به آن latin book hand نیز میگفتند (این خط تا قبل از قرن پنجم مورداستفاده قرار میگرفت).
خط مهم دیگری که منشأ آن در دوره روم بود، خط یونیکال (unical script) است که پیدایش آن به قرن دوم میلادی بازمیگردد. ریشه خط یونیکال از خط یونیکال یونانی (Greek unical) است که در قرن اول میلادی شکل گرفت. این خط بیشتر برای استفاده در کلیساهای مسیح توسعه پیدا کرد و برای اسناد مهم و متون مقدس به کار برده میشد. این خط در اوایل قرن چهارم با تغییراتی نسخهای دیگر از خط unical به نام half-unical و سپس half-unical cursive پدیدار شد. خط half-unical با اینکه شهرت پدر خود را به دست نیاورد اما در کشورهای فرانسه ایتالیا و استفاده زیادی داشت. فرم حروف این سبک تقریباً شبیه به حروف کوچک الفبای انگلیسی و خط unical شبیه به حروف بزرگ انگلیسی هستند.
پس از سرنگونی حکومت روم در اوایل قرون وسطی از حدود قرن ششم، سواد و نوشتن در اروپای لاتین به طور فزایندهای به صومعهها محدود شد. سنت تذهیب و مینیاتور ریشه در اواخر عصر باستان دارد و در حدود قرن هشتم در اروپا رایج بسیار رایج شد. در دوران سرنگونی روم قبایل زیادی شروع به قدرت گرفتن کردند و تمدنهای زیادی شکل گرفتند و بدین صورت در بخش مختلف اروپا سبکهای از خوشنویسی ظهور کرد. کتابهای زیادی بهخصوص کتابهای مذهبی بهصورت تلفیق خوشنویسی و تذهیب در عصر میانه خوشنویسی شدند.
خط مرووینگی Merovingian script یا خط گالو-رومی گونه ای قرون وسطایی از خط لاتین بود. علت نام گذاری آن به این دلیل که در دوران سلسله مرووینگ (یکی از خانواده های پادشاهی فرانکی بودند که بین سدههای ۵ تا ۸ میلادی در منطقهای با مرزهای متغیر، در بخشهایی از فرانسه و آلمان امروزی فرمانروایی میکردند.) در گال (منطقهای در غرب اروپا است که امروزه فرانسه، بلژیک، غرب سوییس و بخشهایی از هلند و آلمان در آن قرار دارند.) توسعه یافت. این خط گفته میشود از خط half-unical سرچشمه میگیرد که در قرون هفتم و هشتم میلادی استفاده میشد
خط بنونتویی Beneventan script خطی قرون وسطایی بود که از دوکنشینان شهر بنونتو در جنوب ایتالیا سرچشمه گرفت. این خط در جنوب روم و در مناطق تحت نفوذ بنونتوها در اطراف دریای ادریاتیک مورد (بهخصوص در صومعه بنتیکتین و شهر باری) خوشنویسی میشد. این خط تقریباً از اواسط قرن هشتم تا قرن سیزدهم مورداستفاده قرار گرفت، اگرچه نمونههایی از استفاده از این خط در اواخر قرن شانزدهم وجود دارد. بیشترین تکامل این خط در قرن یازدهم بود و سپس بهتدریج رو به افول کرد. این خط نیز از خط half-unical اقتباس شده است اما در قرن دهم شکل دیگری را به کمک خط cursive roman به خود گرفت.
خط ویزیگوتیک visigothic script نوعی دیگر از خط قرون وسطایی بود که در پادشاهی ویزیگوتیک در شبه جزیره ایبریا (در جنوب غربی اروپا قرار دارد و کشورهای اسپانیا، پرتغال، آندورا و جبلطارق را در بر میگیرد) ایجاد شد. پادشاهی ویزیگوتیک ها یا در واقع پادشاهی گوت ها (یکی از قبیلههای ژرمنی شرقی بودند که در سدههای سوم و چهارم میلادی، به امپراتوری روم حمله میکردند و یکی از دلایل اصلی شکست آنها بودند.) قلمرویی بود که جنوب غربی فرانسه و شبه جزیره ایبری را از قرن پنجم تا هشتم اشغال کرد. سرچشمه خط ویزیگوتیک خط یونیکال است و نسخههای کتابی و همچنین شکسته وجود دارد. این سبک از خوشنویسی تقریباً از اواخر قرن هفتم تا قرن سیزدهم در جزیره ایبریا و تا حدودی در جنوب فرانسه استفاده میشد. این خط در قرون نهم تا یازدهم میلادی اوج گرفت و سپس رو به افول کرد.
خط جزیرهای یا insular script خطی قرون وسطایی بود که از ایرلند سرچشمه میگرفت و تحتتأثیر دین مسیحیت ایرلندی به انگلستان زمان آنگلوساکسون و دیگر کشورهای اروپا گسترش یافت. مبلغان ایرلندی این خط را به کشورهای اروپایی بردند، جایی که صومعههای زیادی را تأسیس کردند. مهمترین وسیله ارتباطی بین ملل مختلف در آن زمان، کلیسای مسیحی بود که مشعل سوادآموزی و علمآموزی را زنده نگه میداشت. راهبان ایرلندی صومعهسراهای بسیاری را در اسکاتلند و شمال انگلستان و همچنین در فرانسه و ایتالیا تأسیس کردند. در همین حال، راهبان رومی نیز وارد جنوب انگلستان شدند و مسئول گرویدن گسترده به مسیحیت در آنجا بودند. این خط در کشور ایرلند در قرن هفتم میلادی ظهور پیدا کرد و تا قرن نوزدهم استفاده میشد که بیشتر استفاده آن بین سالهای 650 تا 850 بود. این خط تا حدود زیادی شبیه به خط unical و half-unical است.
اولین امپراتوری در غرب که از بقایای امپراتوری روم پدید آمد، امپراتوری چارلز کبیر (شارلمانی) بود که در قرن نهم از پیرنه تا بالتیک امتداد داشت. خط Caroline minuscule خطی است که بهعنوان یک استاندارد خوشنویسی در دوره اروپای قرون وسطی توسعه یافت که گمان میرود قبل از سال 778 میلادی در دفترخانههای راهبان بندیکتین در شمال فرانسه و در 150 کیلومتری شمال پاریس سرچشمه گرفته باشد. این خط بعدها توسط آلکوین یورک برای استفاده گسترده در دوره رنسانس کارولینژی (از قرن ۸ میلادی، از دوران چارلز کبیر آغاز شد و تا قرن ۹ میلادی ادامه داشت.) توسعه یافت. خط اصلاح شدهای که توسط آلکوین یورک ابداع شد، به خط ثابت امپراتوری تبدیل شد و اکنون بهعنوان خط کارولین شناخته میشود. او بهاحتمال زیاد مسئول کپی و حفظ نسخههای خطی و دستنوشتهها و نگهداری از آن خط بود. این خط تقریباً بین سالهای 800 تا 1200 میلادی در امپراتوری روم استفاده میشد و کتیبهها، متون بتپرستی و مسیحی و مطالب آموزشی به زبان کارولینژی نوشته میشد. این خط برگرفته از خطهای رومی half-unical و insular است که در صومعههای ایرلندی و انگلیسی استفاده میشد. این خط در بسیاری از کتب مقدس استفاده شده است. خط کارولین در خوشنویسی غربی بسیار مهم است چرا که خطوط ایتالیک، گوتیک و کاپرپلیت تماماً از این خط سرچشمه گرفتهاند.
2. اواخر قرون وسطی
بر خلاف سالیان قبل و اوایل قرون وسطی که اکثرا جهت تولید کتابهای مذهبی از خوشویسی استفاده میشد اما اواخر قرون وسطی نیاز به کتابهای زیادی در زمینه های مختلف احساس میشد. دانشگاههای جدیدی تأسیس شدند که هرکدام کتابهایی را برای تجارت، حقوق، دستور زبان، تاریخ و کارهای دیگر نیاز داشتند. این کتابها باید به سرعت نوشته میشدند و با ابن که خط کارولینی خط خوانایی بود اما حروف بزرگ و فاصله زیاد هم کار تولید را کند میکرد و هم از لحاظ اقتصادی به صرفه نبود. حروف میبایست به همن فشرده تر میشدند و فضای کمتری را اشغال میکردند. بدین ترتیب با گذشت زمان، Caroline Minuscule کمی فشرده تر شد و جنبه زاویه ای و یکنواخت بودن حروف گوتیک را به خود گرفت. این خط فشرده بهعنوان خط کارولین پایانی و یا گوتیک اولیه شناخته می شود. خط گوتیک اولیه early gothic و نسخه دیگر آن به نام روتونا rotuna script هر دو از خط Caroline به وجود امدند. در پایان قرن دوازدهم، مجموعه ای از خط های گوتیک در سراسر اروپا تکامل یافت. به جهت ساده شدن، این خطوط اغلب به دو گروه تقسیم میشوند: خطوط با تزئین بالا و حالت رسمی که برای متن کتابهای مذهبی و سکولار استفاده میشود، و خط های شکستهای که برای کارهای مستند و از اواخر قرن سیزدهم، برای کتابهای معمولی استفاده میشد. خط گوتیک تا سال 1870 به طور معمول برای زبانهای دانمارکی، نروژی و سوئدی و برای زبان آلمانی تا دهه 1940 استفاده میشد و شاخه های متعددی از آن به وجود آمد.
خط روتوندا rotunda script یک خط قرون وسطایی است که منشأ آن خط کارولین است. البته بسیاری این خط را فرمی از خط گوتیک بهحساب میآورند با اینکه این خط نه از گوتیک بلکه مستقیماً از خط کارولین نشئت گرفته است. خط روتوندا و گوتیک هر دو در قرن دوازدهم پدید آمدند. اما چون بسیار شبیه به هم هستند بسیاری روتوندا را فرمی از گوتیک میدانند. این خط عمدتاً در جنوب اروپا و تا قرن شانزدهم استفاده میشد.
فرم proto-gothic را میتوان گفت اولین فرم از سبک گوتیک است که پس از خط Caroline در اواخر قرن یازدهم شکل گرفت. در این فرم از سبک گوتیک فاصله بین حروف به کمترین مقدار خود رسید و حرکات حالت زاویهدار به خود گرفتند. پروتو گوتیک هم در کتابها و هم در اسناد استفاده میشد. با این حال، در طول نیمه دوم قرن دوازدهم، به نظر میرسد که تعدادی از مشخصههای خط دچار تغییر شدند بهخصوص حرکات بالارونده و پایین رونده.
فرم textura یا Textualis یکی از پراستفادهترین فرمهای گوتیک است که بسیاری منظورشان از گوتیک دقیقاً گوتیک به فرم textura است. فرم تکستورا هم نسخه سلطنتی برای نوشتن کتیبههای مجلل littera textualis formata ، هم نسخه معمولی برای نوشتن کتابها littera textualis و هم نسخه دستخط برای نوشتههای روزمره littera textualis currens داشت. فرم textura را میتوان اصلیترین فرم گوتیک به شمار آورد که خود نیز به دو فرم textura quadrata و textura prescisus تقسیم میشود. این دو فرم دوقلوی هم هستند که در قرن سیزدهم ظهور کردند و تا قرن پانزدهم میلادی نوشته میشدند.
واژه آلمانی Schwabacher به سبک خاصی از گوتیک اشاره دارد که از خط گوتیک Textura و با تأثیرپذیری از طراحی خط humanist در ایتالیا در طول قرن پانزدهم ظهور پیدا کرد. فرم Schwabacher رایجترین سبک خوشنویسی در آلمان بود تا این که در قرن شانزدهم سبک fraktur پا به میدان گذاشت.
فرم bastard secretory شکل دیگری از خط گوتیک است که در اوایل قرن شانزدهم در اروپا توسعه یافت و در قرن شانزدهم و هفدهم برای نوشتن انگلیسی، آلمانی، ولزی و گالیک رایج بود.
دو عضو دیگر خانواده گوتیک که این دو هم دو قلو محسوب میشوند در قرم پانزدهم میلادی ظهور پیدا کردند. فرمهای fracture و barard که شباهت زیادی به هم دارند هر دو تقریباً از فرم bastard ریشه گرفتهاند. حروف الفبا در این فرم از خوشنویسی گوتیک از خطوط منحتی بسیاری تشکیل میشوند. خط fracture نیز در خانواده گوتیک شهرت بسیار بالایی دارد که به سرعت از فرم Schwabacher و Textualis از لحاظ شهرت پیشی گرفت و بسیاری از فونت های fracture حکاکی میشدند و در کشورهای آلمانی زبان بسیار رایج شد. تا قرن نوزدهم بسیاری از کشورهای اروپایی از این فرم استفاده میکردند.
فرم cursive به انواع بسیار زیادی از گوتیک اشاره دارد که مانند خط شکسته مدرن هیچ استانداردی از آنها وجود ندارد. در واقع این فرم در قرن چهاردهم بهعنوان یک شکل ساده شده از gothic textura برای نوشتن قوانین و مقررات بر روی منشورها مورداستفاده قرار میگرفت. خط cursive تا حدودی به دلیل ابداع کاغذ که صافتر و نرمتر از کاغذ پوستی بود، توسعه پیدا کرد. در واقع cursive شکل ساده شده textura است که به کمک آن میتوان سریعتر نوشت.
فرم hybrida یا bastarda عضوی دیگر از خانواده گوتیک هستند که در قرن چهاردهم و پانزدهم در فرانسه، هلند و آلمان رایج بود. این فرم هیبریدی از خط گوتیک است که از فرمهای cursive و textura ریشه میگیرد.
دوران رنسانس
در اواخر قرون وسطی و با شروع دوره جدید در اروپا فرمهای نوشتاری نیز تغییر و تحولات زیادی پیدا کرد. گوتیک رایجترین سبک خوشنویسی در اواخر قرون وسطی بود اما با اینکه خطوط جدیدی در حال توسعه بودند اما گوتیک نیز همچنان استفاده میشد کمااینکه امروزه نیز یکی از جذابترین سبکهای خوشنویسی به شمار میرود. خط humanist که ریشه خطوط ایتالیک و کاپرپلیت است تقریباً حدود یک قرن پس از گوتیک ابداع شد. در واقع میتوان گفت خطوط گوتیک و هیومنیست در یک دوران (اواخر قرون وسطی) شروع به شکل گرفتن کردند.
خط humanist دست خط یا سبک خطی است که در آغاز قرن پانزدهم (دوران انسانگرایی رونسانس) در محافل سکولار ایتالیا ابداع شد. این خط ریشه در خطوط Imperial Roman و Carolin Script دارد یعنی ترکیبی از دو خط صاحبنام که سالیان بسیار زیادی مورداستفاده قرار میگرفت. خط humanist در آن زمان بیشتر برای خوشنویسی کتابهایی با محتوای مربوط به انسان و انسانگرایی استفاده میشد. در مقابل بسیاری از دیگر کتابها در زمینههایی که علاقهمندان بسیاری داشتند مثل حقوق، طبابت و فلسفه که در دانشگاهها نیز تدریس میشد با خط گوتیک نوشته میشد. خط humanist قصد داشت محتوای یک متن را با ظاهر و زیبایی خود بیان کند. متنها و نوشتهها بهوسیله این خط شکل زیباتری به خود گرفتند. این خط توسط ایتالیاییهای انسانگرا به کل اروپا منتشر شد و انقلابی را در دوران رنسانس در دنیای خوشنویسی به وجود آورد. خط humanist نسخه تازهای از خط را به دنیا معرفی کرد و سپس خطوط ایتالیک و کاپرپلیت از دل آن سرچشمه گرفتند.
خط chancery در ابتدا نوعی دست خط برای معاملات تجاری بود که توسط مسئولان امور دارایی و دفترخانههای مربوط به دارایی در قرن سیزدهم در روم توسعه یافت، سپس به فرانسه، و پس از سال 1350 به انگلستان گسترش یافت. در اوایل این خط شبیه به خط گوتیک بود اما در سال 1420 فرم شکستهای از خط chancery در واتیکان توسط شخصی به نام Niccolò Niccoli معرفی شد که بیشتر شبیه به humanist بود. این سرچشمه مجموعه خطوطی است که ما آن را ایتالیک مینامیم.
خط ایتالیک سبکی نیمه شکسته و کمی شیبدار از خط و خوشنویسی است که در دوران رنسانس در ایتالیا توسعه یافت. این یکی از محبوبترین سبکهای مورداستفاده در خوشنویسی غربی است. سبک ایتالیک برای اولینبار توسط . Aldus Manutius در ونیز سال 1500 میلادی ابداع شد. آلدوس قصد داشت از خط ایتالیک خود نه صرفاً برای نشاندادن تأکید بر روی حروف (که امروزه در فونتهای دیجیتال، حالت ایتالیک به هدف تأکید است)، بلکه برای متن نسخههای کوچک و قابلحمل از کتابهای رایج آن زمان (اغلب شعر) استفاده میکرد. این نام از این واقعیت ناشی میشود که حروف نوشتههای الهام گرفته از خوشنویسی برای اولینبار در ایتالیا طراحی شدند تا جایگزین اسنادی شوند که به طور سنتی به سبک دست خطی به نام chanry hand نوشته میشدند. Aldus Manutius و Ludovico Arrighi (هر دو بین قرن 15 و 16) طراحان اصلی نوع درگیر در این فرایند در آن زمان بودند.
در قرن هجدهم با افرایش چشمگیر تجارت و پیشرفت تکنولوژی چاپ سبک کاپرپلیت از دل خط ایتالیک پدیدار شد. کاپرپلیت یکی از شناختهشدهترین و محترمترین سبکهای خوشنویسی را به جهانیان معرفی کرد. سبک کاپرپلیت copperplate همانطور که از نام آن پیدا است در ابتدا بر روی سطوح مسی بیشتر به جهت کپی از اسناد، نوشتهها، سرمشقهای خوشنویسی و … حکاکی میشد. به همین علت افرادی که هم مهارت خوشنویسی و هم مهارت حکاکی داشتند باعث پیشرفت زیادی در خط کاپرپلیت شدند. در ابتدا برای نوشتن کاپرپلیت از قلمهای پراستفاده میکردند اما بعداً هم زمان با صنعتیسازی شدن اروپا، استفاده از نوکهای فلزی ظریف و انعطافپذیر و بادوام رایج شد و بدین صورت کاپرپلیت از آن زمان به بعد بیشتر با نوکهای فلزی نوشته میشد. کاپرپلیت تقریباً در قرن هجدهم میلادی از انگلستان آغاز شد و بهسرعت در سرتاسر اروپا و حتی شمال آمریکا گسترش پیدا کرد. بعدها خطوط Snell Roundhand و Kuenstler Script با الهام از خط کاپرپلیت ابداع شدند.
در قرن بیستم خط foundational hand با الهام گرفتن از خطوط carolin و rotunda توسط استادی به نام Edward Johnston ابداع شد که یکدست روان و شکسته محسوب میشد که نسبت به بسیاری از خطوط گذشته نیاز به برداشتن دست کمتری بود. به دلیل ساختار هندسی ظریف آن، این شکل حروف اصول بسیار حرفهای برای درک شکلگیری الفبای لاتین را فراهم میکند. به همین دلیل است که درک صحیح این حروف به شما کمک میکند تا بسیاری از خطوط مرتبط دیگر را بتوانید خوشنویسی کنید.
این خلاصهای از تاریخ خوشنویسی غربی بود. میلیونها اتفاق ریزودرشت و افراد بسیار زیادی در خلق و گسترش آن نقش داشتهاند. هرچند خواستگاه خوشنویسی غربی متعلق به اروپا است اما امروزه باتوجه به بینالمللی بودن زبان انگلیسی، خوشنویسی انگلیسی نیز در سراسر دنیا بهعنوان یک هنر تجسمی بسیار ارزشمند و اصیل شناخته میشود. در ایران و بسیاری از کشورهای غیرانگلیسی زبان نیز خوشنویسی انگلیسی طرفداران خاص خود را دارد. علیرغم پیشرفت تکنولوژی و تولید شدن هزاران فونت دیجیتال، خوشنویسی بهعنوان یک هنر اصیل کاربرد خاص خود را حفظ کرده است.